افزایش و رشد عزت نفس با شفقت و مهربانی با خود
افزایش و رشد عزت نفس با شفقت و مهربانی با خود
اساس افزایش و رشد عزت نفس، احساس شفقت نسبت به خودمان است . وقتی با خودمان مهربانی می کنیم، خود را درک می کنیم و می پذیریم . وقتی سرزنشگر درونی خود را به حمایتگر درونی تبدیل می کنیم و اگر اشتباهی مرتکب شویم خود را می بخشیم . زمانیکه انتظارات معقولی از خود داریم و اهداف قابل دستیابی برای خود تعیین می کنیم و خود را اساسا خوب می دانیم با خود شفقت و مهربانی داریم و به این معنی است که توانسته ایم به افزایش و رشد عزت نفس خود کمک کرده باشیم.
ما در درون خود والد سرزنشگر یا انتقادگری داریم که دائما منتظر است حرف حرف او باشد و کودک معصوم درون ما را به باد انتقاد و تحقیر بگیرد . این والد مخرب، بصورت نا آگاهانه توسط والدین، معلمین و جامعه در درون ما شکل گرفته و جا خوش کرده است طوریکه حذف آن از درون ذهن مان کاری بسیار دشوار است ولی ساختن والدی حمایت گر، برای مهربانی کردن با کودک آسیب دیده و معصوم درون مان لازم است .
هر چه والد مهربان درون ما قوی تر عمل کند بزرگ تر و قویتر می شود و راحتتر می تواند در مقابل والد سرزنشگر ما را یاری دهد. و این نشانگر همان تحلیل رفتار متقابل است و وقتی یاد می گیریم با خود مهربان باشیم قدرت ابراز احساس ارزشمندی در ما افزایش می یابد و موجب افزایش و رشد عزت نفس می شود. زمانیکه خودگویی های منفی، جای خود را به خودگویی های مثبت می دهند راحتتر می توانیم کدورتها و احساسات منفی مانند تنهایی و طرد شدگی را از ذهن بزداییم.
شفقت و مهربانی با خود باعث می شود بتوانیم رابطه بهتر و موثرتری با دیگران برقرار کنیم. شفقت و مهربانی با خود صفتی غیر قابل تغییر نیست که عده ای به آن مجهز باشند و عده ای از آن بی نصیب بمانند بلکه یک مهارت است و نیاز به یادگیری و تمرین دارد . مهارت شفقت یا مهربانی با خود شامل سه قسمت می باشد:
درک، پذیرش و بخشش
وقتی ما می توانیم دیگران را درک کنیم و فردی همدل و همراهی باشیم که بتوانیم خودمان را درک کنیم . درک کردن خودمان به این معنی است که اگر قرار است خودمان را قضاوت کنیم حداقل در بستر موقعیت این این کار را انجام دهیم . مثلا اگر پرخوری می کنیم بجای سرزنش کردن خودمان و اینکه خود را فردی بی ارداه بدانیم که حتی نمی تواند جلوی خوردن خودش را بگیرد، بهتر است دلیل پرخوری خودمان را بررسی کنیم بطور مثال با خود می گوییم الان 3ماه است که پرخوری می کنم در این سه ماه چه اتفاقاتی برای من افتاده است که من اضطراب درونی خودم را با خوردن غذا، التیام می دهم با تفکر در این زمینه به نتایج خوبی می رسیم مثلا متوجه می شویم که در 3ماه گذشته رابطه عاطفی ما سرد بوده و بشدت ذهن مان را درگیر کرده است .
بنابراین بجای تحقیر و سرزنش خودمان به عنوان فردی بی اراده و شکمو خودمان را درک می کنیم و سعی در رفع مشکل پیش آمده یا حل مسئله حاضر می کنیم . وقتی ما خود را در بستر موقعیت بررسی می کنیم در مورد دیگران نیز به این مهارت دست پیدا می کنیم و می توانیم به دیگران بهتر گوش دهیم و از احساسات شان سوال کنیم و بجای قضاوت کردن ذهنی دیگران با آنها همدلی کنیم.
پذیرش:پذیرش و بخشش،
پذیرش چیست؟ پذیرش به معنی قبول کردن واقعیت بدون قضاوت می باشد . پذیرش به معنی دوست داشتن نیست چون ما معمولا زمانی چیزی را می پذیریم که دلچسب مان باشد . در پذیرش دوست داشتن ما دخیل نیست بلکه در پذیرش شرایط و واقعیت های موجود همانگونه که هست مهم است. پذیرش، می تواند اولین گام برای رشد و تغییر باشد .
وقتی من می پذیرم که اندام نا متناسبی دارم بدون اینکه خودم را انسان بد یا خوبی بدانم و خودم را قضاوت کنم می توانم برای بهبود اوضاع و رسیدن به اندام ایده ال تلاش کنم. پذیرش دیگران نیز مانند درک کردن، بعد از پذیرش خودمان اتفاق می افتد . در واقع الفبای یادگیری این مهارت یعنی شفقت با دیگران، از شفقت با خودمان آغاز می گردد.
زمانی که ما فقط ناظر موقعیت موجود هستیم و در ذهن مان از پیش فرض های قبلی ذهنی استفاده نمی کنیم و دیگران را قضاوت نمی کنیم در واقع با آنها همدلی و پذیرش داریم. ممکن است ما سبک شخص خاصی را دوست نداشته باشیم و مطابق میل ما نباشد ولی لازم است با کمک یکدیگر پروژه ای را به اتمام برسانیم.
اگر درگیر این دوست داشتن و دوست نداشتن و قضاوتهای ذهنی مان بشویم قطعا تا اتمام پروژه روزهای سخت و غیر قابل تحملی را پیش رو خواهیم داشت. ولی وقتی طرف مقابل را می پذیریم و هدف خود را پیش برد پرژوه قرار می دهیم نه تغییر و بررسی طرف مقابل، باری از روی دوش خود برداشته ایم که باعث می شود ادامه مسیر را راحت تر طی کنیم.
بخشش:
بخشش نیز مانند درک و پذیرش از خودمان شروع می شود. کسانی که قادر نیستند خودشان را ببخشند و از اشتباه یا گناه خود بگذرند نسبت به دیگران نیز افراد کینه جویی می گردند و قدرت بخشیدن دیگران را نیز ندارند. بخشیدن به معنی تسویه حساب یا برگشتن به رابطه با دیگران نیست بلکه به معنی سبک کردن بار ذهنی خودمان برای راحتتر پیمودن مسیر زندگی می باشد .
زمانیکه مرتکب اشتباهی می گردیم به والد حمایتگر درونی، نیاز داریم چون در این زمان والد سرزنشگر کار خود را تمام و کمال انجام می دهد و ما را به باد سرزنش و تحقیر می گیرد . لازم است یاری گر درونی داشته باشیم تا گفتگوهایی درون ذهنی مبنی بر این داشته باشد که: هر انسانی می تواند اشتباه کند، تو هم یک انسانی و می توانی به اشتباه کاری را انجام داده باشی پس درسی که از این اشتباه گرفتی را فراموش نکن تا مجدد آن را تکرار نکنی.
جمع مطالب
یا اینکه کاری که انجام دادی فقط برای رفع یک نیاز اساسی تو مثل امنیت بوده است و تمام تلاش ما انسانها برای رفع نیازهایمان می باشد پس خودت را ببخش تا به دستیابی افزایش و رشد عزت نفس نزدیک شوی. یاد گرفتن مهارت شفقت با خود و تمرین کردن آن می تواند احساس ارزشمندی درونی یا عزت نفس ما را افزایش دهد و همین امر سبب می شود دیگران را نیز با ارزش بدانیم، در نتیجه روابط بهتر و موثر تری با آنها برقرار نماییم.
دیدگاهتان را بنویسید