چرا عزت نفس ندارم؟
چرا عزت نفس ندارم؟
در این مقاله به بررسی علت اصلی کاهش عزت نفس می پردازیم به این ترتیب که پنج نیاز اساسی هر انسان را بیان می کنیم . که در صورت ارضاء این پنج نیاز اساسی، عزت نفس فرد افزایش می یابد و در صورت عدم ارضاء آنها فرد دچار احساس بی ارزشی درونی یا عزت نفس پایین می گردد در ادامه به تعریف خلق و خو و تاثیر آن بر کاهش و افزایش عزت نفس و عزت نفس پایین و وابستگی در روابط عاطفی و در پایان با پیشنهاد ویژه ای این مقاله را تمام می کنیم . هر کودک در دوران کودکی دارای پنج نیاز اساسی است البته نسبت به اینکه در چه محیط و خانواده ای بزرگ می شود و در واقع کدامیک از این پنج نیاز اصلی ارضاء میگردد یا نمی گردد دارای مناعت نفس یا کمبود عزت نفس می شود.
پنج نیاز هیجانی اساسی در دوران کودکی:
1. دلبستگی ایمن به دیگران (امنیت، ثبات، محبت و پذیرش)
2. خودمختاری ، کفایت و هویت
3. خود ابرازگری یا آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم
4. خودانگیختگی و تفریح
5. محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری
سبک تربیت خانواده می تواند باعث رفع یا عدم رفع این نیازها در کودک شود ، منظور از سبک خانواده، رفتار والدین و اتفاقاتی است که انسان تا هفت سالگی با آن سروکار دارد. در اینجا به بررسی چند سبک مختلف از خانواده می پردازیم و توضیح می دهیم این سبک موجب ارضا نشدن کدام نیاز در کودک می گردد.
انواع سبک تربیت خانواده
خانواده ای که در آن پدر یا مادر اعتیاد به مواد مخدر دارند در این خانواده معمولا نیاز به محبت و امنیت کودک برآورده نمی شود.
خانواده ای که یکی یا هر دو والدین در آن عصبی و دمدمی مزاج هستند و نیاز به ثبات در کودک برآورده نمی شود.
خانواده ای که یکی یا هر دو والدین در آن انتقادگر و مقایسه گر هستند و مرتب کودک را مورد تمسخر یا انتقاد قرار می دهند یا او را با دیگران مقایسه می کنند در نتیجه نیاز به محبت و پذیرش و امنیت در کودک برآورده نمی شود.
خانواده ای که کودک در آن مورد آزار و اذیت جنسی یا تنبیه بدنی قرار می گیرد یا کودک را به انجام کارهای سنگین وادار می کنند طوریکه از حد توان کودک خارج است در این خانواده معمولا نیاز به امنیت، ثبات، پذیرش و محبت کودک نادیده گرفته می شود.
خانواده ای که در آن اجازه نمی دهند کودک از خود، اختیاری برای انتخاب یا گذران امور مربوط به خود داشته باشد و یا جنسیت کودک را نمی پذیرند مثلا به او می گویند ما دوست داشتیم تو پسر بدنیا می آمدی نیاز به هویت و خوکفایی کودک ارضاء نمی شود.
خانواده ای که در آن اجازه نمی دهند کودک احساسات و هیجانات خود را بیان کند و او را سرخورده می کنند یا نادیده می گیرند نیاز به آزادی در بیان احساسات و هیجانات کودک را ارضاء نمی کنند.
خانواده ای که هیچ برنامه ای برای تفریح، بازی و یا سرگرمی کودک ندارند یا تفریح بصورت وسواسی و بسیار مقید انجام می گیرد( برای مثال از کودک می خواهند در پایان بازی لباسش اصلا کثیف نباشد در غیر اینصورت تنبیه می شود) باعث می شوند نیاز به خودانگیختگی یا خلاقیت و کنجکاوی کودک ارضاء نشود.
خانواده ای که برای نیازهای کودک، محدودیت واقع بینانه تعریف نمی کنند و بیش از اندازه امکانات رفاهی به کودک می دهند یا او را در محدودیت استفاده از هر گونه رفاه و خواسته هایش قرار می دهند نیاز محدودیت های واقع بینانه در کودک ارضاء نمی شود. برآورده نشدن یک یا ترکیبی از نیازهای اساسی کودک می تواند باعث کاهش عزت نفس او شود و به شدت به احساس “من بدم” درونی او دامنه بزند.
حال ممکن است این سوال به ذهنتان خطور کند : دلیل تفاوت عزت نفس در کودکانی که در یک خانواده بدنیا آمده و بزرگ شده اند چیست؟ یک عامل مهم در تاثیر پذیری از شرایط خانواده در کودک به خلق و خوی کودک مربوط می شود ، خلق و خو یا همان شخصیت ژنتیکی از بدو تولد همراه ماست. انسانها دارای خلق و خوی متفاوتی هستند حتما دیده اید کودکانی که شاد هستند و با اشاره ای غش غش می خندند یا کودکان، خجالتی که پشت والدین خود پنهان می شوند، کودکانی که عبوس و بداخلاق هستند و با زمین و زمان سر جنگ دارند یا کودکانی که نق نقو و غمگین هستند اینها همه تفاوتهای خلق و خو است همین تفاوتها باعث می شود کودک از نظر احساسی آسیب پذیر تر یا آسان گیر تر بشود.
معمولا کودکان خجالتی و غمگین حساس تر هستند و اگر نیازهای اساسی اولیه آنها ارضاء نشود بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند و حالتهای روانی منفی تری از خود بروز می دهند بطور مثال بیشتر افسرده می شوند. پس ما نسبت به خلق و خوی ژنتیکی تحت شرایط محیط خانوادگی قرار می گیریم طوریکه برای مثال در یک خانواده با مادری انتقادگر یک کودک با خلق و خوی شاد نسبت به کودکی با خلق و خوی غمگین در بزرگسالی عزت نفس بالاتری دارد و با خود بیشتر در صلح و آرامش است.
تا اینجا متوجه شدیم که ما با خلق و خوی ژنتیکی خود به این دنیا می آییم و هر کدام در چهارچوبی به نام خانواده رشد پیدا می کنیم و به جهان بینی می رسیم. جهان بینی یا همان برداشت ما نسبت به جهان در قالب خانواده و فرهنگی که درآن رشد پیدا کرده ایم انجام می شود و همانطور که می دانیم هر خانواده شرایط خاصی دارد که تغییر آن بخصوص در کودکی دست ما نیست در واقع انسان کوچک چاره ای جز پذیرفتن اوضاع بسامان یا نابسامان خانواده ندارد.
با این اوصاف به این نتیجه رسیدیم که انسانها چقدر می توانند از لحاظ ژنتیکی ، رفتاری، نگرش و طرز فکر و… از همدیگر متفاوت باشند . حتی زمانی که از یک پدر و مادر زاده می شوند و در شرایط یکسان رشد پیدا می کنند. با مطالعه این مقاله اگر پس از بررسی فرآیند زندگی خود متوجه شدید نیازهای اساسی شما در دوران کودکی ارضاء نشده است و همین امر باعث بروز بسیاری از مشکلات فعلی شماست.
لازم است بدانید که “ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است” و با کسب آگاهی و افزایش احساس ارزشمندی در خود سعی کنید ادامه مسیر زندگی را بر خود هموار سازید و با احساس بهتری نسبت به خود و جهان پیرامونتان زندگی کنید. پیشنهاد ما برای افزایش عزت نفس شما استفاده از پکیج آموزشی افزایش عزت نفس و خودباوری است که به صورت صوتی، تصویری در حدود 9ساعت آموزش کاربردی و علمی در همین سایت در اختیار شما دوست عزیز قرار گرفته است .
دیدگاهتان را بنویسید