3 باور اشتباهی که عزت نفس را پایین می آورد
3 باور اشتباهی که عزت نفس را پایین می آورد
در این مقاله به بیان 3 باور مخرب (عزت نفس پایین) می پردازیم که ریشه بسیاری از تله های روانی می باشد و رفتارهایی که از داشتن چنین باورهایی حاصل می شود را توضیح می دهیم. باورها فکرهایی هستند که در ذهن ما تکرار می شوند و عمیق می گردند طوریکه ما آنها را به عنوان واقعیت خودمان و این جهان می پذیریم .
سه باور اشتباهی که ریشه در دوران کودکی ما دارد عبارتند از:
-
من بی ارزشم.
-
من دوست داشتنی نیستم.
-
من بی کفایتم.
این باورها بدلیل نحوه ارتباط گرفتن والدین و مراقبین با ما در دوران کودکی در ذهن مان شکل می گیرند. شاید نفس عمیقی بکشید و با خود بگویید الهی شکر من این باورهای اشتباه را ندارم. نکته قابل توجه این است که این باورها ممکن است دقیقا به شکل جمله گفته شده در بالا در ذهن فرد نباشند مثلا جمله ” من دوست داشتنی نیستم ” دقیقا به همین شکل در ذهن فرد نباشد ولی رفتار فرد حاکی از باور بی ارزشی درونی باشد.
هر یک از این باورها مجموعه ای از رفتارهای نادرست را در بر دارند که از حوصله این مقاله به دور است بنابراین در اینجا سه رفتار که نشانه داشتن هر یک از این باورها در ذهن می باشد را بیان می کنیم. باور من بی ارزشم یکی از رفتارهایی که نشانه داشتن باور بی ارزشی در فرد می باشد مقایسه افراطی خود با دیگران است.
ما انسانها تقریبا خودمان را با دیگران مقایسه می کنیم به این دلیل که در دوران کودکی و هنگام آموزش دیدن به کرار با دیگران مقایسه شده ایم تا زودتر یاد بگیریم . گاهی مقایسه خودمان با دیگران می تواند باعث رشد و پیشرفت ما شود پس مقایسه اگر در حد معقول و برای رشد باشد مشکلی نیست ولی اگر تعداد این مقایسه ها بیش از اندازه و بصورت افراطی باشد فرد را دچار نشخوار فکری و افسردگی می کند و عزت نفس او را پایین می آورد.
افرادی که در مقایسه افراطی هستند تمام داشته های خود را با دیگران مقایسه می کنند حتی همسر و فرزند خود را از این قاعده مستثنی نمی بینند . فردی که دچار مقایسه افراطی است از درون احساس بی ارزشی دارد و برای اینکه مهر تایید بر این احساس درونی بزند زندگی و شرایط دیگران را محکی برای سنجش خود می داند .
این دسته از افراد معمولا از اهداف خود دور می شوند به طور مثال شخص به هدف سلامتی و خوش اندامی وارد باشگاه می شود ولی از ابتدای ورود اندام، رنگ پوست، حالت موهای خود را با دیگران مقایسه می کند و چه بسا با حال بد به خانه باز می گردد.
برای مطالعه مقاله طرحواره و طرحواره درمانی چیست؟ کلیک کنید
دومین رفتاری که ناشی از باور بی ارزشی می باشد(عزت نفس پایین) زود رنجی است:
افراد زود رنج وقتی رفتار دیگران، مطابق میل شان نیست سریع واکنش نشان می دهند واکنش هایی مانند ناراحتی، عصبانیت، ترک محل و… این دسته از افراد چون باور بی ارزشی دارند رفتارهای دیگران را محک ارزشمندی خود می دانند طوریکه اگر مورد عزت و احترام واقع شوند خوشحال می شوند و اگر مورد بی احترامی، انتقاد یا کم توجهی واقع شود احساس بی ارزشی آنها شدید می شود و واکنش نشان می دهند.
سومین رفتار که ناشی از باور بی ارزشی در فرد می باشد (عزت نفس پایین) لاف زدن است:
کسانی که بیش از اندازه از داشته های خود نزد دیگران، تعریف و تمجید می کنند و یا داشته های خود را بیشتر از مقدار و ارزش واقعی شان نمود می دهند از درون احساس بی ارزشی دارند و چنین تصور می کنند که داشته های بیشتر می تواند آنها را ارزشمند نشان دهد . گاهی لاف زدن بصورت کاملا ناخودآگاه تفاق می افتد و فرد با زرنگی بسیار سناریو می چیند تا از داشته های خود صحبت کند مثلا در جمع از شرایط در کشورهای خارجی صحبت می کند تا دیگران متوجه شوند که مسافرت های خارجی داشته است. تا اینجا متوجه شدیم که باور “من بی ارزشم” می تواند باعث رفتارهای نامناسب زیادی گردد که در بالا به 3 مورد اشاره کردیم.
اکنون می رویم سراغ باور ” من دوست داشتنی نیستم”
از جمله رفتارهایی که این باور ایجاد می کند ایثارگری افراطی می باشد. فرد ایثار گر با اضافه کاری و دادن خدمات بیش از اندازه به دیگران به دنبال جلب توجه و مهرطلبی می باشد به این دلیل که باور دارد دوست داشتنی نیست و شاید به علت خدماتش دیگران او را دوست داشته باشند.
کسانی که در لایه های عمیق ذهن خود باور “من دوست داشتنی نیستم” را دارند معمولا جذب افراد مغرور می شوند و از افرادی که با آنها مهربان هستند یا محبت شان را ابراز می کنند دوری می کنند ولی برای جلب نظر افراد مغرور هر کاری لازم باشد انجام می دهند. این باور یعنی” من دوست داشتنی نیستم ” گاهی باعث می شود فرد خودش مغرور باشد چون پذیرفته است دیگران دوستش ندارند بنابراین “دست پیش می گیرد تا پس نیفتد” و خودش با دیگران ارتباط نمی گیرد تا به آنها ثابت کند نیازی به توجه و ارتباط شان ندارد .
و اما می رویم سراغ آخرین باور مخرب یعنی ” من بی کفایتم”
از جمله رفتارهایی که این باور ایجاد می کند شروع نکردن کارها از ترس شکست خوردن است این دسته از افراد به کاری دست نمی زنند مبادا نتیجه ای لازم را نگیرند و معمولا برچسب هایی مانند من خنگم، من به جایی نمی رسم، من هیچی نمی شوم و…را در ذهنشان دارند.
باور من بی کفایتم باعث می شود فرد نتواند تصمیم گیری کند حتی در موارد خیلی جزئی مانند خریدهای شخصی نیاز به نظردهی دیگران دارد. این دسته از افراد معمولا مسئولیت تصمیم های خود را به عهده دیگران می اندازند و هنگامیکه نیاز است تصمیم بگیرند با گفتن این جمله که من با نظر جمع موافقم یا هر چه شما صلاح می دانید من، قبول دارم خود را راحت می کنند.
وابستگی بیش از اندازه از دیگر رفتارهایی است که این باور مخرب ایجاد می کند و باعث می شود فرد به همسر، والدین، دوستان و کسانی که در ارتباط با آنها قرار دارد وابسته باشد تا حدی که طرف مقابل را کلافه و خسته می کند مگر اینکه شخص مقابل فردی زورگو و خود رای باشد که بدلیل حمایت از شخص وابسته باعث تشدید این رفتار در فرد می گردد.
نتیجه مهم اینکه سه باور “من بی ارزشم” “من دوست داشتنی نیستم” و “من بی کفایتم” زیر مجموعه عزت نفس پایین هستند. با توجه به این موضوع د رنظر داشته باشید کسی که عزت نفس پایین دارد مجموعه ای از چه مدل رفتارهایی می باشد بنابراین توقع نمی رود که زندگی ارتباطی دلچسبی را تجربه کند مگر اینکه دست و آستین را بالا بزند و عزت نفس خود را تقویت نماید و به احساس ارزشمندی درونی دست پیدا کند.
دیدگاهتان را بنویسید